#شخصیت_پردازی پسر شلوغ ➖➖➖➖➖➖ @ENSHA_kadeh ‍♂ پسری شر و شیطان بود. هیچ وقت در یک جا بند نمی شد.همیشه درحال جنب و جوش بود،مانند ماهی که از آب بیرون افتاده باشد همیشه به این طرف وآن طرف می پرید. آن چشم های درشت قهوه ای با مژه های بلند وموهای قهوه ای صافش با رنگ پوست زرد و لب های کوچک قرمزش در کنار بینی کوچولو و خوش فرمش این شیطنت را بیشتر نمایان می کرد اما در عین شیطنت ته چهره اش معصوم نشان می داد گویا تاحالا خطایی مرتکب نشده است. ناخن شصت جدا شده اش نمایانگر بازی گوشی زیادیش بود .مانند پرنده ای که درون قفس است و تلاش میکند از قفس بیرون بیاید و آسیب می بیند. دندان های افتاده اش کلاس اولی بودنش را نشان می داد،وقتی که لبخند می زد جای دندان های خالی اش خیلی تو چشم بود و توجه هر کس را به خودش جلب میکرد. وقتی کاری داشت طوری با مظلویت آن را بیان میکرد که ناخودآگاه آدم آن همه شیطنتش را فراموش میکرد و مجذوب آن همه مظلومیت و شیفته برق آن چشمان گیرایش می شد،گویا در چشم هایش کلی حرف نهفته بود. با پایین و بالا کردن ابرو های قهوه ای اش ناخودآگاه خنده را روی لبان همه می آورد، در عین بچگی، باهوش و با ادب بود و به فرد مقابلش احترام میگذاشت. بهترین کانال #انشا کپی فقط با ذکر منبع ╭┅─═ঊঈঊঈ═─┅╮ @ENSHA_kadeh ╰┅─═ঊঈঊঈ═─┅╯ فروارد کنید برای دوستاتون

انشا زمان و مکان

انشا شخصیت پردازی

انشا در مورد سلیمانی

انشا کده

سایت انشا

های ,اش ,ای ,چشم ,میکرد ,قهوه ,قهوه ای ,در عین ,آن همه ,@ensha kadeh ,بود و

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

اخبار و تکنولوژِی در طراحی سایت کتازندگی rayanfanavar Zendegi Ideal کتاب و لوازم تحریر کرج بیماری های اورولوژی سالم زيبا ابزار و لوازم تعمیرات موبایل آوازهای خانم میم عسل تکسو